ساعت و تاريخ

پرچم ایرانفارسی | Arabic | English حسن معاشرت و معرفت :: چهل سال از همبستگی و اتحاد برای داشتن انقلاب می گذرد.

تعداد بازديدکننده: ۱۱۱
۰

حسن معاشرت و معرفت

امام شناسی و عاشورا تاثیر حماسه حسینی در مکتب تشیع


درسهای عاشورا - حُسن معاشرت
یاقوت مستعصمی از اَنَس روایت می‌ کند که در خدمت امام حسین ‌‏علیه ‌السلام‏ بودم؛ کنیزکی دسته گلی برای آن حضرت آورد. امام حسین ‌‏علیه ‌السلام‏ فرمود: اَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللهِ تَعالى تو برای خدا آزادی.
احادیث

 قَالَ الصَّادِقُ ‌علیه ‌السلام: یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ، اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ، وَ مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ، وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ، وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ، وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ، وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ.

قَالَ الصَّادِقُ‌ علیه ‌السلام فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: «إِنّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ»، کَانَ یُوَسِّعُ الْمَجْلِسَ، وَ یَسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ، وَ یُعِینُ الضَّعِیفَ.

قَالَ البَاقِرُ‌ علیه ‌السلام: عَظِّمُوا أَصْحَابَکُمْ وَ وَقِّرُوهُمْ، وَ لَایَتَهَجَّمْ بَعْضُکُمْ عَلى بَعْضٍ، وَ لَاتَضَارُّوا، وَ لَاتَحَاسَدُوا، وَ إِیَّاکُمْ وَ الْبُخْلَ، کُونُوا عِبَادَ الله الْمُخْلَصِینَ.
عذرپذیری امام حسین‌ علیه ‌السلام
 امام حسین ‌‏علیه ‌السلام‏ در آداب اجتماعی و حسن معاشرت با دور و نزدیک، بلند پایه و بی‏ نظیر بود. خصال آن حضرت، سرشار از عفو و گذشت است.
 جمال ‌الدین محمد زرندی حنفی مدنی روایت کرده که از حضرت زین ‌العابدین از پدرش امام حسین ‏علیه ‌السلام‏ نقل می‌ کند که فرمود: «اگر مردی به من دشنام دهد در این گوش (و به گوش راستش اشاره فرمود) و عذر بیاورد در گوش دیگرم، عذر او را می‏ پذیرم؛ زیرا امیرالمؤمنین‌‏ علیه‌ السلام‏ از جدم پیغمبر صلی ‌الله‌ علیه ‌وآله برای من نقل فرمود:
لا یَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُحِقٍّ اَوْ مُبْطلٍ
وارد حوض (کوثر) نمی‏شود کسی که عذر را نپذیرد؛ خواه عذرآور حق بگوید یا باطل.[۱]
ادب نسبت به برادر
  امام حسین‌ ‏علیه ‌السلام‏ با فرزندان، بانوان، خویشان و اهل ‌بیت خود در نهایت ادب، محبت، رحمت، مهربانی، انس و مودت برخورد می‌ کرد.
  ابن قتیبه روایت می‌ کند که مردی خدمت امام حسن ‏علیه ‌السلام‏ آمد، و از آن حضرت درخواست چیزی کرد.
  حضرت فرمود: «سؤال، شایسته نیست مگر برای وام سنگین یا فقرِ خوارکننده و یا دیه و تاوانی که ادا نکردن آن سبب رسوایی شود.»
 عرض کرد: «نیامدم به خدمت شما مگر برای یکی از آنها.»
 حضرت، فرمان داد تا صد دینار به او دادند.
 سپس آن مرد خدمت امام حسین ‌‏علیه ‌السلام‏ رفت و از آن حضرت نیز سؤال کرد،  امام حسین‌‏ علیه ‌السلام‏ هم همان سخن برادرش را به او فرمود و همان پاسخ را شنید؛ سپس پرسید: «برادرم به تو چقدر داد؟»
 عرض کرد: «صد دینار.»
 امام حسین‌‏ علیه ‌السلام‏ نود ونه دینار به او عطا کرد؛ زیرا نخواست با برادرش برابری کرده باشد.[۲]
جواب نیکی به بهتر
 یاقوت مستعصمی از اَنَس روایت می‌ کند که در خدمت امام حسین ‌‏علیه ‌السلام‏ بودم؛ کنیزکی دسته گلی برای آن حضرت آورد. امام حسین ‌‏علیه ‌السلام‏ فرمود:
اَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللهِ تَعالى
تو برای خدا آزادی.
 گفتم: «کنیزکی یک دسته گل برایت آورده و تو او را آزاد می ‏کنی؟» فرمود: «این چنین خدا به ما ادب آموخته است؛ زیرا می‌ فرماید:
«وَ اِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّة فَحَیُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها اَوْ رُدُّوها»[۳]
  هرگاه کسی شما را ستایش کند، شما نیز باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن، یا مانند آن، پاسخ دهید. و نیکوتر از این دسته گل، آزاد ساختن او بود.[۴]
 

منبع: رسالت عاشورایی/ده درس و سخنرانی ویژه مبلّغان/حضرت آیت الله العظمی صافی ‌مدظله الوارف/چاپ اول: محرم الحرام۱۴۳۳/ پاییز۱۳۹۰
-----------------------
پی نوشت:
[۱]. نظم درر السمطین؛ ص ۲۰۹.
[۲]. سمو المعنی؛ ص ۱۵۲.
[۳]. نساء؛ ۸۶.
[۴]. سمو المعنی؛ ص ۱۵۹- ابوالشهداء؛ ص ۷۲.
درسهای عاشورا - معرفت
هر چه بیشتر در حالات سیدالشهداء ‏علیه‌ السلام‏ دقیق شویم این رمز بر ما آشکارتر می‌ شود که در امر دین، بصیرتی خارق‌ العاده و بینشی غیبی، راهنمای آن حضرت بوده است.



درسهای عاشورا - معرفت
هر چه بیشتر در حالات سیدالشهداء ‏علیه‌ السلام‏ دقیق شویم این رمز بر ما آشکارتر می‌ شود که در امر دین، بصیرتی خارق‌ العاده و بینشی غیبی، راهنمای آن حضرت بوده است.

احادیث

 قَالَ رَسُولُ اللهِ‌ صلى‌ الله‌ علیه‌ وآله: طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ؛ أَلَا إِنَّ اللهَ یُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ.

 قال أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ‌ علیه‌ السلام: أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ کَمَالَ الدِّینِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَیْکُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَکُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَیْنَکُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَیَفِی لَکُمْ وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ فَاطْلُبُوهُ.

 قال الصادق‌ علیه‌ السلام: تَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ مِنْکُمْ فِی الدِّینِ فَهُوَ أَعْرَابِیٌّ إِنَّ اللهَ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ: لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ.

 قال الصادق ‌علیه‌ السلام: یَقُولُ عَلَیْکُمْ بِالتَّفَقُّهِ فِی دِینِ الله وَ لَا تَکُونُوا أَعْرَاباً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فِی دِینِ اللهِ، لَمْ یَنْظُرِ اللهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَمْ یُزَکِّ لَهُ عَمَلاً.

 قال الصادق‌ علیه‌ السلام: قَالَ لَوَدِدْتُ أَنَّ أَصْحَابِی ضُرِبَتْ رُءُوسُهُمْ بِالسِّیَاطِ حَتَّى یَتَفَقَّهُوا.[۱]

شاگردان مکتب پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله
 احادیث معتبر بر این مطلب دلالت دارند که پیغمبر صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله، علی‌ علیه‌ السلام و فرزندانش را به دانش‌ هایی مخصوص گردانید. کتابی به خط علی‌ علیه‌ السلام و املای پیغمبر صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله همواره در این خاندان مورد استناد و مراجعه بوده است، در حقیقت، تبلیغات و تعلیمات امامان ‏علیهم‌ السّلام و سیره و روش آنها مکمل و متمم هدف پیغمبر صلی الله علیه وآله در تربیت جامعه و هدایت بشر می‌ باشد.
 بر اساس حدیثِ متواتر و مشهور ثقلین، پیغمبر صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله جمیع امت را به این بزرگواران ارجاع داده است. با وجود این حدیث شریف، صلاحیت علمی اهل بیت پیغمبر، ظاهر و آشکار می ‏گردد.
علاوه بر اینها روایات بسیار دیگری از طرق اهل سنت دلالت دارند برآن‌که در بین تربیت‌ شدگان مکتب نبوت، علی ‏علیه‌ السلام‏ بیشتر از همه صحابه، از تابش انوار نبوت استفاده کرد؛ او بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله مرجع عموم در مسائل مشکل علمی می‌ باشد و علوم شرعیه همه به آن سرور منتهی می ‏شود.
بعد از علی ‏علیه‌ السلام،‏ منصب الهی امامت و رهبری علمی و دینی با فرزندانش حضرت امام حسن ‌مجتبی و حضرت امام حسین، سیدالشهداء ‌علیهماالسّلام بود. آنها ملجأ و پناه مردم در مسائل اسلامی، علوم تفسیر و احکام شرعی بودند؛ سخنشان قاطع و مقبول، و روششان سرمشق و میزان بود.
امام حسین علیه‌السلام، چراغ اسلام
هر چه بیشتر در حالات سیدالشهداء ‏علیه‌ السلام‏ دقیق شویم این رمز بر ما آشکارتر می‌ شود که در امر دین، بصیرتی خارق‌ العاده و بینشی غیبی، راهنمای آن حضرت بوده است.
علم و دانش آن بزرگوار از احتجاجات او با دشمنان اهل بیت، بخصوص معاویه و مروان، از نامه ‏هایی که به معاویه مرقوم فرموده، از خطبه‏ هایی که به مناسبت‌ های مختلف انشاء نموده‌ اند و از دعای عرفه، و دعاهای دیگری که از آن حضرت در کتاب‌ های شیعه و سنی نقل است، ظاهر و آشکار می‌ گردد.
نافع بن ازرق، رهبر فرقه ازارقه خوارج به امام حسین‌‏ علیه‌ السلام‏ عرض کرد:
«خدایی را که می ‏پرستی برای من توصیف کن!»
امام حسین‌‏ علیه‌ السلام‏ فرمود:
یا نافِعُ مَنْ وَضَعَ دینَهُ عَلَی الْقِیاسِ لَمْ یَزَلِ الدَّهْرُ فِی الالتِباسِ مائِلاً ناکِباً عَنِ الْمِنْهاجِ ظاعِناً بِالْاِعْوِجاجِ ضالّاً عَنِ السَّبیلِ قائِلاً غَیْرَ الْجَمیلِ یَابْنَ الاَزْرَقِ اَصِفُ اِلهی بِما وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ لایُدْرَکُ بِالْحَواسِ، وَلا یُقاسُ بِالنّاسِ  قَریبٌ غَیْرُ مُلْتَصِق، وَبَعیدٌ غَیْرُ مُسْتَقْصی یُوَحَّدُ، وَلا یُبَعَّضُ مَعْرُوفٌ بِالْـآیاتِ مَوْصُوفٌ بِالْعَلاماتِ لا اِلهَ اِلا هُوَ الْکَبیرُ الْمُتَعالُ؛
ای نافع! هرکس دین خود را بر قیاس بسازد همواره در اشتباه است و در راه به صورت افتد، به اعوجاج و کژی کوچ کند، گمراه گردد و سخنان نازیبا گوید. ای پسر ازرق! من خدایم را وصف می ‏کنم به آنچه او خود را وصف فرموده است. او به حواس ادراک نشود و به مردم قیاس نگردد. نزدیک است اما به چیزی چسبیده نیست، دور است اما دوری نجسته (دوری و نزدیکی خداوند مانند دوری و نزدیکی موجودات دیگر نیست. دوری و نزدیکی او با حواس مادی قابل درک نمی‌ باشد) او یگانه است و تبعیض، تجزیه و ترکیب در او راه ندارند، و به نشانه‌ ها شناخته شده و به علامت‌ ها وصف گردیده است؛ غیر از خداوند بزرگ و بلند مرتبه، خدایی نیست.
ابن ازرق گریست و گفت:
«ما اَحْسَنَ کَلامَکَ»؛ چقدر نیکو است کلام تو!
امام حسین‌ علیه‌ السلام فرمود: «به من رسیده که تو بر پدر و برادرم و بر من گواهی به کفر می ‏دهی!»
ابن ازرق گفت: «اَمّا وَاللهِ یا حُسَیْنُ لَئِنْ کانَ ذلِکَ لَقَدْ کُنْتُمْ مَنارَ الاِسْلامِ وَ نُجُومَ الاَحْکامِ»؛
یا حسین! اگر این ناسزا از من صادر شده، به خدا سوگند! به یقین، شما چراغ اسلام و ستارگان احکام خدایید.[۲] یعنی مردم باید از انوار علوم و معارف شما روشنی بجویند و در تاریکی‌ ها به ستاره‏ های وجود شما هدایت گردند.
امام حسین علیه‌ السلام، شمع بزم عالمان
 ابن کثیر در کتاب خود آورده است: «امام حسین‌ علیه‌ السلام و ابن زبیر از مدینه به سوی مکه بیرون شدند و در مکه اقامت گزیدند. امام حسین ‌علیه‌ السلام مورد توجه مردم قرار گرفت. آنها به سوی او می ‏آمدند در اطراف او می‏ نشستند و سخنش را می ‏شنیدند و از آنچه از او می ‏شنیدند سود می‌ جُستند وگفته‌ هایش را ضبط ‏کرده و می‌ نوشتند تا از او روایت کنند.»
علائلی در سمو المعنی نگاشته است: «مردم چنان شیفته معنویت و عظمت روح امام حسین ‌علیه‌ السلام بودند و چنان امام حسین ‌علیه‌ السلام محبوبیت داشت که از همه ‏کس ‏و ‏همه ‏جا ‏منصرف‏ و‏ منقطع ‏شده ‏و ‏به‏ سوی او‏ می ‏شتافتند. ‏کسی‏ جز امام حسین ‌علیه‌ السلام نبود که این همه مرید و ارادتمند داشته باشد؛ گویی مردم در وجود امام حسین‌ علیه‌ السلام حقیقت دیگری از عالم ابداع الهی را تماشا می ‏کردند.
چون امام حسین‌‌ علیه‌ السلام سخن بگوید مثل آن است که زبان عالم غیب باز شده و آنها را از رموز و اسرار پنهان وحقایق نهان آگاه می‌ سازد؛ و زمانی که خاموش می‏ شد، سکوتش به گونه‌ ای متفاوت آنها را از حقایق دیگر با خبر می ‏ساخت؛ زیرا پاره ‏ای از حقایق را جز با خاموشی عمیق نمی‏ توان اظهار کرد؛ مثل نقطه و فاصله‌ ای که در میان سطرها، کلمه‌ ها و جمله ‏ها می‏ گذارند و همان نقطة خالیِ از نوشته، مانند نوشته‏ های کتاب، معنایی می‏ دهد که جز با آن نقطه با هیچ نوشته‏ ای آن معنا را نمی‏ توان بیان کرد.»
 کلام فوق نشان از واقعیتی انکارناپذیر از محبوبیت علمی امام حسین‌ علیه‌ السلام در میان مردم دارد. با آن‌که مردم در فشار حکومت بوده و جاسوسان و کارآگاهان همه جا در تعقیب آنها بودند تا کسی با امام حسین ‌علیه‌ السلام رابطه نداشته باشند، اما قدرت سرنیزه و زور نظامی چگونه می ‏تواند مردم را از خودشان، دلشان و ضمیرشان جدا کند؟ قدرت، هر میزان که باشد نمی‏ تواند بر شعور بشر مسلط شود و سرنیزه هر قدر که کاری و نافذ باشد به باطن انسان و معنویت او نفوذ نمی‏ کند.
 علائلی در ادامه آورده است: «حسین‌ علیه‌ السلام کثیر الحدیث و الروایة بود، آن زمان با اینکه تعداد بسیاری از اصحاب پیغمبر صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله نقل حدیث می ‏کردند، اما مردم همه آنها را ترک کرده و به مجلس حسین ‌علیه‌ السلام می ‏آمدند.» پس از این، علائلی احادیثی از آن حضرت نقل می ‏کند.[۳]
 اخباری که از امام حسین ‌علیه‌ السلام‏ نقل شده حاکی از علم و ذوق سرشار، قوت فطانت، استعداد و قریحه و استحکام منطق اوست. این اخبار بیش از آن است که قابل شمارش باشد. آن حضرت به‌گونه‌ ای در مسائل علمیه با جودت ذهن و حدّت خاطر اظهار نظر می‏ کرد و فتوا می ‏داد که موجب تحیّر مردم می‏ شد، تا حدی که عبدالله بن عمر در حق او گفت: «اِنَّهُ یَغُرُّ الْعِلْمَ غَرّاً»[۴]
هم‌ چنان که مرغ، جوجه خود را با منقار خود غذا می‏ دهد، امام حسین‌ علیه‌ السلام نیز در بیت نبوت و ولایت از سرانگشت علوم رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله غذا خورد، و از سینه معارف اسلام شیر مکید و رشد و نمو یافت.

 

منبع: رسالت عاشورایی/ده درس و سخنرانی ویژه مبلّغان/حضرت آیت الله العظمی صافی ‌مدظله الوارف/چاپ اول: محرم الحرام۱۴۳۳/ پاییز۱۳۹۰
-----------------------
پی نوشت:
[۱]. کافی؛ ج ۱.
[۲]. سمو المعنی؛ ص۱۴۸؛ به نقل از تاریخ دمشق؛ ج ۴، ص ۳۲۳.
[۳]. سمو المعنی؛ ص ۹۷.
[۴]. همان؛ ص ۱۴۸.


نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی