۰۵
تیر ۹۸
تعداد بازديدکننده: ۱۰۷
نظرات
۰
آموزش های گفتاری معصومین علیه السلام
امام شناسی و عاشورا تاثیر حماسه حسینی در مکتب تشیع
پیشوایان معصوم علیه السلام در فرصت های مناسبی که برایشان پیش می آمد، با بیانات عاطفی، کوبنده، سازنده و بیدار کننده خود، شیعیان را به اموری که نقش احیاگرانه و حفظ کننده نهضت جدشان امام حسین علیه السلام داشت، ترغیب و توصیه می کردند، از جمله اموری که در این جهت به آن ها توصیه و سفارش می فرمودند به شرح زیر است:
- اندوهناک بودن در مصایب آن حضرت؛
- گریستن در مصائب آن حضرت؛
- مرثیه خوانی و نوحه سرایی؛
- برپا داشتن مجالس و اجتماعات سوگواری؛
- هزینه کردن اموال برای مراسم بزرگداشت امام؛
- سرودن شعر در زمینه ابلاغ پیام عاشورا و مصایب آن و نیز افشای جنایات بنی امیه؛
- زیارت سرزمین کربلا؛
- ارج نهادن به خاک کربلا و سجده نمودن بر تربت آن حضرت؛
- یاد کردن از امام حسین علیه السلام هنگام نوشیدن آب؛
- بزرگداشت اربعین حسینی.
همین توصیه های معصومین علیه السلام همراه با ذکر اجر معنوی آن و نیز تاکید و اهتمام بزرگان دین، علما و مراجع شیعه و حوزه های علمیه به ویژه در عصر کنونی، رهنمودهای ارزنده بنیان گذار جمهوری اسلامی امام خمینی رحمة الله علیه و توصیه های سودمند آیة الله خامنه ای دام ظله العالی سبب شد تا با عزاداری و گرامیداشت حماسه خونین کربلا در شکل های مختلف عزاداری، اعم از مجالس وعظ و مرثیه، دسته های سینه زنی و زنجیر زنی، توسل به شهیدان کربلا، تعزیه خوانی، ساختن تکایا و خیمه گاه ها و حسینیه های کوچک و بزرگ و تشکیل هیئت های عزاداری به نام سید الشهدا و سایر شهیدان کربلا و نیز نصب پرچم های سیاه بر در و دیوار و دیگر مظاهر سوگواری تا به امروز، نام و یاد حسین علیه السلام جاودانه بماند.
در این بخش برخی از احادیث و سخنان ارزشمند معصومین علیه السلام در مورد محورهای فوق همراه با بحث مختصری آورده شده است.
اندوه و اشک
گریستن در فراق عزیزان یا مرگ اشخاص، نوعی شان اجتماعی و شخصیتی به شمار می آید. از این رو از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است.
میت لا بواکی علیه، لا اغرار له؛
میتی که سوگوار و گریه کننده ندارد از احترام و عزت بی بهره است.
از این رو خود آن حضرت در فراق شهیدان و مردگان که گریه کننده نداشتند، می گریست و با ورود به مدینه، آن گاه که دید برای عمویش حمزه علیه السلام گریه کننده ای نیست متاثر شد و در سوگ او، که سید الشهدا بود، بسیار گریست، و فرمود:
لکن حمزة لا بواکی له الیوم؛
لکن امروز برای عمویم حمزه گریه کننده ای نیست.
به دنبال مشاهده این تاثر رسول الله صلی الله علیه و آله زنان مدینه در خانه حمزه اجتماع کردند و بر او گریستند.
در مکتب اسلام، از قلب های رقیق و سلیم که با مشاهده صحنه های دلخراش متاثر می شوند ستایش شده و قلب های سنگین و سختی را که از کنار چنین صحنه هایی به راحتی عبور می کنند مذمت کرده است. مکتب اسلام اشک چشم را از نشانه های رحمت الهی دانسته و چشمان خشک را از نشانه های شقاوت بر شمرده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:
من علامات الشقاء: جمود العین، قسوة القلب...؛
خشکی چشم و محروم بودن از اشک و گریه و قساوت قلب، از نشانه های شقاوت است.
درباره گریه و تاثر در مصیبت امام حسین علیه السلام روایات بسیاری از معصومین علیه السلام آمده است که در ذیل نمونه هایی از آن ذکر می شود:
مرحوم ابن طاووس از آل پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند:
و من بکی و ابکی واحدا فله الجنة و من تباکی فله الجنة؛
کسی که بر فاجعه غمبار عاشورا و مصایب حسین علیه السلام بگرید و فرد دیگری را بگرید و فرد دیگری را بگریاند و یا حالت حزن و غم و اندوه به خود بگیرد و شبیه عزاداران حسینی گردد بهشت خدا بر او زیبنده است.
نیز رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
کل عین باکیة یوم القیامة الا عین بکتث علی مصاب الحسین،؛ فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة؛
هر چشم در روز قیامت گریان است، مگر چشمی که برای مصایب امام حسین علیه السلام گریه کرده باشد، چنین کسی در قیامت خندان و شادمان از نعمت های بهشتی است.
امام سجاد علیه السلام، که خود شاهد مصایب جانسوز پدر و یاران فداکار او بود، می فرماید:
ایما مومن رفت دمعت عیناه لقتل الحسین علیه السلام حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا؛
هر مومنی که دیدگانش برای کشته شدن حسین علیه السلام پر از اشک گردد و بر گونه و صورتش جاری شود، خداوند غرفه ای از بهشت را به او اختصاص می دهد.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
و ما بکی... الا رحمه الله قبل ان یخرج الدمعة من عینه قاذا سال دموعه علی خده فلوا ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم لاطفات حرها حتی لا یوجد لها حر؛
سوگوار حسین علیه السلام پیش از آن که اشک از دیدگانش فرو ریزد، مورد مهر و محبت خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار خواهد گرفت. پس هنگامی که اشک از دیدگان سوگوار حسین علیه السلام برگونه و صورتش روان گردد، اگر قطره ای از آن بر شراره های شعله ور دوزخ بیفتد، آن را خاموش می سازد.
امام رضا علیه السلام نیز می فرماید:
ماه محرم ماهی است که در روزگار جاهلیت هم احترام داشت و مردم در آن از جنگ و خونریزی پرهیز داشتند، اما دشمنان در این ماه خون ما را ریختند و حرمت ما را شکستند؛ زنان و عزیزان ما را به اسارت گرفتند، خیمه های ما را آتش زدند، اموال ما را غارت نمودند و سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله را در حق ما، پاس نداشتند.
ان یوم الحسین اقرح جفوننا، و اسیل دموعنا... فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون؛ فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام؛
همانا مصیبت روز شهادت امام حسین علیه السلام، دیدگان ما را مجروح گردانیده است و اشک چشمان ما را جاری کرده است؛ پس بر مثل حسین باید گریه کنندگان بگریند. به راستی، گریستن بر آن حضرت گناهان بزرگ را فرو می ریزد.
از زبان صاحب الامر ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خطاب به جدش حسین در زیارت ناحیه مبارکه می خوانیم:
فلا ندبنک صباحا و مساء و لا بکین لک بدل الدموع دما حسرة علیک....؛
ای جد بزرگوار! روزگاران مرا به تاخیر انداخت، نتوانستم به یاری تو بشتابم و با دشمنانت بجنگم، اما، اکنون تمام روز بر تو می گریم و به جای قطره های اشک، خون گریه می کنم برای حسرت ناشی از محرومیت در رکابت.
روایات فوق و ده ها روایت دیگر، همگی بیانگر فضیلت اشک ریختن در مصایب حسین علیه السلام و حادثه عاشورا است که این حجم با شکوه پاداش و فضیلت اشک ریختن در سوگ آن حضرت به جهت تجلیل از فداکاری و ایثار بی نظیر ایشان و حفظ خاطره آن حماسه خونین و نیز جاودانه ماندن آن است.
در پایان این قسمت شایسته ذکر است که اهمیت اشک ریختن و عزاداری در مصایب حسین علیه السلام و یارانش و برخورداری از اجر و پاداش بیکران آن برای آثار و فواید بسیار آن است که از جمله این فواید جنبه پیام رسانی آن است. از این رو کسی که می خواهد اش؟ چشمش پیام رسان نهضت حسینی باشد در عمل نیز باید پیام آن نهضت را به اجرا بگذارد و تنها به اشک ریختن بسنده نکند.
نه همین گریه بر آن شاه تشنه لب کافی است - اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است
ببین که مقصد عالی وی، چه بود ای دوست! - که درک آن، سبب عز و جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده، بوی خون می آید - نشان شیعه و آثار پیروی، این است
مجالس وعظ و سوگواری و نوحه سرایی
در ترغیب و دعوت به برپایی اجتماعات دینی و مجالس ذکر و احیای یاد و خاطره اهل بیت علیه السلام به ویژه خاطره کربلا، دستورها و فشارهای فراوانی وارد شده است تا در چنین مجالس و محافل، معارف دینی و ویژگی ها و فضایل و مناقب شخصیت ائمه علیه السلام و شهدا بیان شود و در نهایت موجبات بقای مکتب و گسترش تعالیم و معارف اسلام و دستورهای انسان ساز وحی و جاودانگی نهضت عاشورا فراهم می گردد.
در این جا به برخی از این فرمان ها اشاره می کنیم: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
علیک بمجالس الذکر؛
بر تو باد به برپایی مجالس دینی و شرکت در آن.
در روایتی دیگر فرمود:
ارتعوا فی ریاض الجنة قالوا: یا رسول الله! و ما ریاض الجنة؟ قال: مجالس الذکر؛
هر گاه به باغی از باغ های بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید. سوال شد: باغ های بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر و اجتماعاتی که در آن یاد خدا و اهل بیت علیه السلام و حسین علیه السلام زنده می شود.
امام صادق علیه السلام به فضیل که از شیعیان بود فرمود: آیا مجلس تشکیل می دهید و بحث و گفتگو دارید؟ وقتی فضیل جواب مثبت داد. امام علیه السلام فرمود:
ان تلک المجالس احبها، فاحیوا امرنا، رحم الله من اخیا امرنا، یا فضیل! من ذکرنا او ذکرنا عنده فخرج من عینه مثل جناح الذباب غفر الله ذنوبه...؛
من این مجالس عزاداری حسین علیه السلام را دوست دارم، با تشکیل این نوع مجالس امر ما اهل بیت علیه السلام را زنده کنید. ای فضیل! کسی که ما را یاد کند یا با شنیدن مصایب ما ما حتی به اندازه بال مگسی بگرید، خداوند گناهان او را بیامرزد.
امام رضا علیه السلام نیز فرمود:
من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم یموت القلوب؛ هر کس در مجلسی که امر ما اهل بیت علیه السلام در آن زنده می شود، شرکت کند. آن روزی که همه دل ها می میرد، دلش نمی میرد.
نیز امام راحل رحمة الله علیه به پیروی از فرمایش های اجدادش در این مورد می گوید: الان 1400 سال است که با این منبرها، با این روضه ها، با این مصیبت ها و این سینه زنی ها، ما را حفظ کرده اند و تا حال آوردند اسلام را.
مرحوم شهید آیة الله مطهری رحمة الله علیه در این باره می گوید: جوانی از من پرسید اگر بنا است مکتب امام حسین علیه السلام احیا شود آیا ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام هم ضرورتی دارد؟ گفتم: بله، دستوری است که ائمه اطهار علیه السلام به ما داده اند و این دستور فلسفه ای دارد و آن این که هر مکتبی اگر چاشنی ای از عاطفه نداشته باشد و صرفا مکتب و فلسفه و فکر باشد آن قدرها در روح ها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد. ولی اگر یک مکتبی چاشنی ای از عاطفه داشته باشد این عاطفه، به آن حرارت می دهد، معنی و فلسفه یک مکتب روشن می کند، به آن مکتب منطق می دهد، آن مکتب را منطقی می کند. بدون شک مکتب امام حسین علیه السلام منطق و فلسفه دارد، درس است باید آموخت؛ اما اگر ما دایما این مکتب را صرفا به صورت یک مکتب فکری بازگو کنیم، حرارت و جوشش آن گرفته می شود و اساسا کهنه می گردد. این بسیار نظر بزرگ و عمیقانه ای بوده است. یک دور اندیشی فوق العاده عجیب و معصومانه ای بوده است که گفته اند برای همیشه این چاشنی را شما از دست ندهید؛ چاشنی عاطفه، ذکر مصیبت حسین بن علی علیه السلام یا امیر المومنین علیه السلام یا امام حسین علیه السلام یا ائمه دیگر علیه السلام و یا حضرت زهرا علیه السلام است. این چاشنی عاطفه را حفظ و نگه داری بکنیم.
از این رو در روایات دیده می شود که امامانی هم چون امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام وصیت می کنند تا مقداری از مال آنان در مراسم عزاداری و نوحه سرایی، که به مناسبت ایشان برگزار می شود، صرف گردد.
این برای آثاری است که بر آن مجالس عزاداری مترتب است و این نوع پاداش ها و آثار مترتبه برای عزاداری ها و نوحه سرایی های، جهت دار و هدف دار است. امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در برپایی مجالس عزا، به جنبه سیاسی آن توجه می کردند تا با تشکیل چنان مجالسی مسائل و مصایب و علل مظلومیت امامان علیه السلام به ویژه حسین بن علی علیه السلام مطرح گردد و مسلمانان به وظایف خود در برابر طاغوت زمان آشنا شوند .نه به رسم نوحه سرایی دوران جاهلیت که به صورت حرفه در آمده بود و در آن یاوه می بافتند و حق را، ناحق و ناحق را حق جلوه می دادند. اما نوحه سرایی حتی تباکی و اظهار تاثر برای امامان و به خصوص سید الشهدا علیه السلام، که فلسفه اساسی ای دارد و در روایات زیادی مستحب و مطلوب به شمار آمده است؛ باید جهت اروحنا فداه و با توجه به فلسفه آن انجام پذیرد و از هر گونه حواشی و بیهوده گویی ها پرهیز شود.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
اذا لم یجئک البکاء فتباک؛ فان خرج منک مثل راس الذباب فبخ بخ؛اگر حالت گریه به تو دست نمی دهد خودت را به گریه وادار و حالت حزن و غم و اندوه به خود بگیر؛ زیرا اگر به اندازه سر مگسی اشک از چشم تو بیرون آید، بر تو مبارک است و جای خوشحالی دارد.
با توجه به این روایت و روایات دیگر در می یابیم که هدف از عزاداری به شیوه های مختلف، احیای ذکر و یاد آوری امر اهل بیت علیه السلام و مکتب است هر چند فواید و آثار جانبی معنوی و قلبی برای خود فرد پدید می آورد، لذا رعایت شئون مناسب عزاداری و دوری از خرافات و امور وهن آمیز امری مسلم و اجتناب ناپذیر است و بر این اساس هر گونه عملی که نشانی از حزن در مصیبت امام حسین علیه السلام داشته باشد و در جهت آن هدف و فلسفه مربوط باشد امری نیکوست که یکی از آنان، پوشیدن لباس سیاه بر تن و... است.
دسته های عزاداری
یکی دیگر از مظاهر عزاداری در مصایب امام حسین علیه السلام و سایر ائمه، و یکی از شعایر اسلامی حرکت و راه اندازی دسته های سوگواری در معابر و خیابان ها است. حتی تعزیه ها و شبیه خوانی ها هم به دلیل برخورداری از جنبه نمایشی و تجسمی و به لحاظ تاثیر گذاری و جنبه تربیتی و حماسه آفرینی مجاز و مطلوب شناخته شده اند، که می توان با حفظ جهت داری و رعایت شئون انسانی و اسلامی و نیز برگزاری صحیح آن، از عوامل تاثیر گذار در جلب مخاطب های بیشتر به حساب آورد، از این رو امام راحل رحمة الله علیه در این باره می فرماید: شبیه خوانی اگر مشتمل بر محرمات و موجب وهن مذهب نباشد مانع ندارد، اگر چه روضه خوانی بهتر است. و عزاداری بر سید مظلومان علیه السلام از افضل قربات است.
هزینه کردن اموال
همان گونه که در مباحث پیشین یاد آور شدیم امامان معصوم علیه السلام بخشی از اموال خویش را جهت برگزاری مراسم عزاداری و نوحه سرایی وقف و یا وصیت، و نیز شیعیان و دوستداران خویش را نیز به این کار سفارش می کردند. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله در این زمینه، که نسبتا مبسوط و مفصل است آمده است: حضرت موسی علیه السلام از درگاه الهی پرسید: علت برتری امت پیامبر آخر الزمان صلی الله علیه و آله بر امم سایر انبیا علیه السلام چیست؟
خداوند فرمود: علت برتری امت پیامبر خاتم داشتن ده خصلت است: خصلت ها را یکی یکی بر شمرد تا به خصلت دهم رسید و از آن به العاشوراء تعبیر فرمود.
حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض می کند:
... یا رب! و ما العاشوراء؟ قال: البکاء و التباکی علی سبط محمد المرثیة و العزاء علی مصیبة ولد المصطفی.
بار خدایا! عاشورا چیست؟ خداوند فرمود: گریه کردن و خود را به گریه زدن و مرثیه خوانی و عزاداری کردن برای سبط مصطفی یعنی حسین علیه السلام.
و آنگاه ادامه داد:
ای موسی! هیچ بنده ای از بندگان من در آن زمان برای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله گریه نمی کند، مگر این که بهشت جایگاه همیشگی او خواهد بود. هیچ بنده ای درهم و دینار و طعامی از مال خود را در راه محبت فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله خود انفاق نمی کند، مگر این که من در مقابل هر درهمی هفتاد درهم در دنیا به مال او برکت خواهم داد و او را در بهشت جای خواهم داد و گناهان او را خواهم آمرزید. به عزت و جلال خودم قسم! هیچ مرد و زنی نیست که در روز عاشورا یا غیر عاشورا، اشک چشمانش برای حسین علیه السلام جاری شود گرچه یک قطره، مگر این که اجر صد شهید را برای او خواهم نوشت.
سرودن شعر
پیام های عمیق و اعجاز گونه را جز با زبان ادب و طنز نمی توان تبلیغ و تبیین نمود؛ به همین سبب، حادثه عظیم عاشورا با دریایی از جلوه ها و جنبه های ادبی و هنری آمیخته است و توجه به آن ها برای یادآوران خاطره عاشورا و تحلیل گران این نهضت، بسیار مهم است.
بر این اساس، در بیانات معصومین علیه السلام و رفتار آنان تشویق هنر متعهد، مشاهده می شود که یکی از آنان شعر است. در زمان وقوع حادثه کربلا هم شعر به عنوان زبان گویای هنر مطرح بود که متاسفانه جبهه باطل با هدایا و انعام و پول های فراوانی که در این راه صرف کرده است، شاعران حاذق و ماهری را به استخدام خویش در آورده و از هنر آنان سوء استفاده های بسیاری کرده است؛ البته مصلحان و حق طلبان نیز در راه تشویق شاعران به سرودن اشعار واقعی همراه با محتوای محکم و روشنگر از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند.
یکی از معصومین که در این راه تلاش چشم گیری داشت امام سجاد علیه السلام بود که در بها دادن به شعرای متعهد اصرار داشت، از جمله دو شاعر شیعی یعنی فرزدق و کمیت را که درباره نهضت عاشورا و امام حسین علیه السلام اشعار رسایی سروده بودند، فوق العاده تکریم و تشویق می کردند.
کمیت برای امام سجاد علیه السلام اشعاری سرود و امام علیه السلام مبلغ زیادی برای او فرستاد، کمیت عرض کرد: پول نمی خواهم، ولی خواهش می کنم یکی از پیراهن های مبارک و پوشیده شده خودتان را به من هدیه کنید. امام علیه السلام تعدادی از لباس هایشان را به کمیت بخشیدند و در حق او دعا کردند.
نیز امام صادق علیه السلام در تشویق شاعران واقع نگر به سرودن شعر در وصف خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و به ویژه برای حادثه عاشورا و رهبر آن نهضت امام حسین علیه السلام توصیه های بسیاری دارد؛ از جمله می فرماید:
من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنة؛
هیچ کس درباره حسین (ع) شعری نگفت که بگوید و بگریاند جز آنکه خداوند، خداوند او را خشنود ساخت و بهشت را بر او واجب گردانید.
در طول تاریخ واقعه کربلا و نهضت امام حسین (ع) شاعرانی شیعی و چه در گذشته و چه دور مانند کمیت، فرزدق: ابوهارون مکفوف دعبل خزاعی سید حمیری و شمس تبریزی و چه در قرن اخیر شاعران متعهدی هم چون مرحوم سامانی و محتشم و چه در عصر حاضر به مجالس حسینی و دسته های عزاداران آن حضرت (ع) گرمی و شور و هیجان خاص بخشیده اند که امید است و شاعران با سرودن اشعاری که بیانگر روح ایمان و حماسه و عزت و عظمت مسلمین و اهل بیت (ع) است، قیام عاشورا و یاد حسین (ع) را زنده دارند و در تبیین معارف الهی همت گمارند.